رامشیر دانلود

رامشیر دانلود

لطفا با لبخند وارد شوید
رامشیر دانلود

رامشیر دانلود

لطفا با لبخند وارد شوید

چند روش ساده برای افزایش سرعت مرورگر فایر فاکس+آموزش


Firefox-Aiming-to-Outfox-Digital-Advertisers-with-‘Tracking-Protection’

موزیلا فایرفاکس سالها تلاش کرده تا کاربران برای مرور وب به‌سوی اینترنت اکسپلورر نروند، البته پیش از ورود کروم!ازآنجایی‌که هر مرورگری پس از مدتی کار با آن، دچار کندی می‌شود بنابراین فایرفاکس هم از این قاعده مستثنی نیست و به همین خاطر به شما انجام این ۴ کار را پیشنهاد می‌دهیم تا مانع از کندی بیش‌ازحد سیستم تان شود.با دیتا لینک همراه شوید.  

ادامه مطلب ...

دانلود پاویرپوینت صوتی درس 4 انگلیسی نهم

برای ساختن این پاویر پوینت زحمات زیادی شده است و در آن سعی شده است که دقیقا شبیه خود کتاب ساخته شود تا دانش آموز محترم در بین پاویرپوینت گم نشود .

لطفا، لطفا، لطفا، و لطفا بدون ذکر منبع کپی برداری نشود جونم در اومد تا درستش کردم


***

ادامه مطلب ...

دانلود پاویرپوینت صوتی درس 3 انگلیسی نهم

برای ساختن این پاویر پوینت زحمات زیادی شده است و در آن سعی شده است که دقیقا شبیه خود کتاب ساخته شود تا دانش آموز محترم در بین پاویرپوینت گم نشود .

لطفا، لطفا، لطفا، و لطفا بدون ذکر منبع کپی برداری نشود جونم در اومد تا درستش کردم

 
***
       
ادامه مطلب ...

دانلود نرم افزار فشرده ساز قدرتمند KBG v1.2

این نرم افزار قدرتمند با فضایی آسان و کاربردی فایل های حجم را به صورت کاملا عجیبی فشرده می‌کند. حتی شاید فکرش را هم نکنید که یک فایل 1 گیگابایتی را بتوانید تنها به چند کیلوبایت فشرده کنید اگر این نرم افزار را دانلود نکنید 100 در 100 ضرر کرده اید

 

ادامه مطلب ...

داستان‌های طنز و کوتاه از کتاب حکایت های«زَهرُ الرَّبیع»

داستان‌های طنز و کوتاه از کتاب حکایت های«زَهرُ الرَّبیع»



#١- بهترین لباس


روزی یکی از شاعران دربار خلیفه عباسی شعری خواند و خلیفه را در آن ستایش کرد و امیدوار بود که پاداشی نصیبش بشود. خلیفه که در آن روز بسیار عصبانی بود، در گوش وزیرش چیزی گفت. وزیر با سرعت رفت و در حالی که پالان الاغی را در دست گرفته بود، برگشت. خلیفه پالان را گرفت و به شاعر داد و با عصبانیت گفت: «این هم پاداش تو خوش آمدی!»

شاعر که از این حرکت خلیفه ناراحت شده بود، پالان را گرفت و با تعظیمی بلند بالا از دربار خلیفه خارج شد. در راه چند تن از دوستان و نزدیکانش را دید. آنها پرسیدند: «شعرت را خواندی؟ آیا خلیفه خوشش آمد؟ راستی این پالان چیست که در دست داری؟»

مرد شاعر گفت: «آری دوستان، من بهترین شعرم را برای خلیفه خواندم و او بهترین لباسش را به من داد!»(1)  همه دوستان شاعر خندیدن.

1-        در گذشته رسم بود به عنوان پاداش وصلِهِ (جامه دوخته) به کسی می‌دادن

  ادامه مطلب ...